آناتومی یا ساختمان چشم انسان
فتبارک الله احسن الخالقین
چگونه می توان باور کرد که فضائی چنین کوچک بتواند جهانی به این بزرگی را در خود جای دهد؟ لئوناردو داوینچی
قسمت هاي مختلف چشم انسان عبارتند از: پلک ها، ملتحمه، قرنيه، ليمبوس، صلبيه، عنبيه، مردمک، عدسي،اتاقک قدامي، مشيميه، فضاي خلفي و زجاجيه، شبکيه، عصب چشم و عضلات چشم.
پلک ها؛ بافت هاي منحصر به فردي هستند که پوشش مخاطي متحرکی را تشکيل مي دهند که تمام سطح کره چشم را مي پوشاند . بنابراين پلکها خط مقدم دفاع سطح چشم در مقابل خشکي و آسيب ها مي باشند . اگر پلکها دچاراختلالات آناتوميک يا عملکردي باشند،اولين قدم درماني در جهت بهبود وضع سطح چشم،اصلاح فيزيولوژي نرمال پلک است.حدود 100 مژه در پلک بالا و 50 مژه در پلک پايين وجود دارد که دقيقا قدام به صفحه تارسي خارج شده و به سمت جلو خم مي شوند. مژه هاي فوقاني به سمت بالا و مژه هاي تحتاني به سمت پايين قوس برمي دارند که باعث گير انداختن و جلوگيري از ورود اجسام ريز به داخل سطح کره چشم مي شوند. بیشتر بخوانید ...
ملتحمه يك لايه شفاف محافظ است كه سطح داخلي پلك ها و روي سفيدي كره چشم را مي پوشاند. در واقع ملتحمه يك اپيتليوم مخاطي است كه از محل اتصال پوستي مخاطي لبه پلك تا ليمبوس قرنيه اي - صلبيه اي ادامه يافته است . مساحت ناحيه ملتحمه بيشتر از سطح كره چشم و پلكهاست و باعث ايجاد چندين چين مي شود. چين ها در فورنيكس ها برجسته تربوده وبراي حركت كره چشم لازم هستند . در سمت داخل (طرف بینی)، فورنيكس وجود ندارد و چين ملتحمه ايجاد چين نيمه هلالي را مي كند.
آناتومی قرنيه
قرنيه(Cornea) راهي است كه از طريق آن اطلاعات بينايي از دنياي خارج وارد چشم مي شود. بنابراين، يك بافت اپتيكي كاملا تخصص يافته است كه بايد شفافيت و توانائي انكسار نور مرئي آن حفظ شده و در مقابل نيروهاي خارجي مثل خشكي، تهاجم ميكروبي و آسيب و ضربه ها مقاومت كند. .بیشتر بخوانید...
آناتومی ليمبوس
ليمبوس محل آناتوميكي تبديل اپيتليوم اسكلرا (صلبیه) و ملتحمه به قرنيه بوده و معتقدند كه محل سلولهاي بنيادي اپي تليال قرنيه است. در ليمبوس، اپي تليوم مطبق منشوري ملتحمه به اپي تليوم مطبق سنگفرشي قرنيه و آستر مخاطي رگدار اپيتليوم ملتحمه به يك شبكه پرعروق ليمبالختم مي شود. براي تامين غذا و اكسيژن سلولهاي بنيادي ليمبوس كه ميتوز (تکثیر) فعال دارند، اين شبكه عروقي اهميت دارد. علاوه بر اين ليمبوس در تعيين حدود سلولهاي ملتحمه از سلولهاي قرنيه نقش دارد.
صلبيه یا اسکلرا قسمت سفيدي چشم است که درامتداد قرنيه ميباشد و تا پشت چشم و تا عصب بينايي ادامه مي يابد. در واقع صلبيه بافت نسبتاً محكمي است كه دورتا دور كره چشم به جز قرنيه را مي پوشاند. صلبیه تقریباً چهارپنجم مساحت کرهٔ چشم را میپوشاند. این لایه در نواحی مختلف آن ضخامتی حدود 0.3 تا یک میلیمتر دارد و سفیدی چشم انسان را تشکیل میدهد . بافت محکم صلبیه فشار داخل چشم را نگاه میدارد و چشم را از ضربات احتمالی حفظ میکند. این پوشش در یک ششم قدامی چشم شفاف است و تبدیل به قرنیه می شود.
عنبيه بخش رنگي پشت قرنيه است كه رنگ چشم افراد را تعيين مي كند. عنبيه به رنگهاي مختلف مانند آبي، سبز، قهوه اي، عسلي وغيره ميباشد. عنبیه در پشت قرنیه قرار گرفته است. عنبیه دارای دو سطح جلویی (قدامی) و پشتی (خلفی) است. سطح جلویی آن به طرف قرنیه بوده و کمی محدب است. سطح پشتی کمی مقعر و کنار خارجی آن مجاور و چسبیده به جسم مژگانی است و قسمت مرکزی آن روی عدسی قرار دارد. این پرده فضای میان عدسی و قرنیه را به اتاقک های جلویی و پشتی تقسیم میکند که از مایع زلالیه پر شده اند. اتاقک جلویی در جلوی عنبیه واقع شده و حد جلویی آن سطح پشتی قرنیه و حد عقبی آن سطح جلویی عنبیه و قسمتی از سطح جلویی عدسی است. اتاقک خلفی در پشت عنبیه است.بیشتر بخوانید...
مردمك، سوراخي است در وسط عنبيه که مقدار نور وارد شده به چشم را تنظيم مي كند. وقتي چشم در محيط پر نور قرار مي گيرد مردمك تنگ مي شود تا مقدار نور كمتري وارد چشم شود؛ و بر عکس زماني که چشم در محيط كم نور قرار مي گيرد مردمك گشاد مي شود تا نور بيشتري وارد چشم شود. قطر مردمک ممکن است به کوچکی 2 میلی متر یا به بزرگی 8-10 میلی متر باشد.بیشتر بخوانید...
عدسي عضوي است محدب الطرفين ، قابل انعطاف، بدون رگ و شفاف با قطر 9 ميليمتر و ضخامت 4ميليمتر که ما بين مايع زلاليه و زجاجيه چشم قرار دارد. عدسی توسط زنولها به شيارهاي بين شیارهای جسم مژگاني اتصال دارد. عدسي در پشت مردمک واقع شده است وعمل تطابق و متمرکز کردن نور بر روي شبکيه را انجام ميدهد. بیشتر بخوانید...
اتاقک قدامي فضاي كوچكي است كه بين قرنيه و عنبيه قرار دارد. در اين فضا مايعي به نام زلاليه جريان دارد.در چشم مرتباً مقداري از مايع زلاليه توليد و ازطريق مجاري زاويه چشم خارج مي شود . اگر به هر دليلي تعادل بين توليد و خروج اين مايع به هم بخورد مقدار مايع زلاليه در چشم افزايش پيدا مي كند و فشار داخل كره چشم از حد طبيعي بيشتر مي شود. بالا رفتن فشار چشم به پرده شبكيه و عصب بينايي آسيب مي زند و باعث بيماري آب سياه يا گلوكوما مي شود.
لایه میانی چشم عمدتاَ از بافت عروقی (رگهای خونی) تشکیل شده است. مشيميه پرده نازك سياه رنگي است كه دور شبكيه را احاطه كرده است. اين پرده تعداد زيادي رگ هاي خوني دارد كه مواد غذايي را به بخش هايي از شبكيه مي رساند. به علاوه سلول هاي اين لايه حاوي تعداد زيادي رنگ دانه سياه ملانين است كه رنگ سياهي به اين بخش از چشم مي دهد. وجود رنگ سياه مانع از انعكاس نورهاي اضافي در داخل كره چشم مي شود و به تشكيل تصوير واضحتر كمك مي كند.
فضاي خلفي و زجاجيه
فضاي خلفي چشم كه محوطه پشت عدسي چشم تا سر عصب بینایی است توسط زجاجيه که در واقع يک ماده ژله مانند شفاف است پر ميشود. زجاجیه (Vitrous Body) ماده ای ژله مانند و بی رنگ است که باعث حفظ شکل کروی چشم میشود، و همراه با زلالیه فشار درون چشم را ثابت نگاه میدارد. به علاوه، زجاجیه لایهٔ گیرنده های نوری و شبکیه را بر روی مشیمیه فشار میدهد و آن را در جای خود ثابت میکند. همچنین، زجاجیه با جذب بخشی ازاشعه ماوراء بنفش از شبکیه محافظت میکند.بیشتر بخوانید...
شبکیه قسمت حساس به نور چشم است كه در پشت چشم ، مابين زجاجيه و مشيميه قرار دارد و شامل مجموعه اي از سلولهاي حساس به نور و انواع مختلف نرونهاست. سلولهاي استوانه اي مسئول ديد سياه و سفيد هستند و سلولهاي مخروطي رنگها را تشخيص مي دهند. نرونهاي (سلولهای عصبی) مياني شبكيه نيز سيگنالهاي بينايي رسيده را جمع آوري و اطلاعات را به عصب بينايي منتقل مي كنند.بیشتر بخوانید...
آناتومی عصب بینایی
عصب بينايي، در پشت شبكيه قراردارد كه سيگنالها را از سلولهاي فتورسپتور (گیرنده تصویر) به مغز منتقل مي كند . اين عصب پيام هاي بينايي را از شبکيه به مغز ارسال مي كند. در بعضي ازبيماريها مانند مولتيپل اسکلروزيس يا همان MS ، مسموميت با الکل متيليک (الکل چوب)، آب سياه و.... عصب بينايي آسيب مي بيند.بیشتر بخوانید...
حركات كره چشم در هر چشم به وسيله 6 عضله خارج کره چشمي كه به اطراف كره چشم مي چسبد كنترل مي شود. اختلال حرکتي و يا عدم هماهنگي آن ها مي تواند منجر به انحراف چشم يا لوچي (استرابیسم) شود.بیشتر بخوانید...
جهت دیدن فیلم های ساختمان (آناتومی ) و عملکرد چشم کلیک کنید.